سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در دانش دروغ پردازان، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----3854---
بازدید امروز: ----0-----
بازدید دیروز: ----0-----
تلخ مثل عسل

 

نویسنده: عسل
دوشنبه 85/10/4 ساعت 12:5 صبح

به مژگان سیه کردی ، هزاران رخنه در دینم...

انتخابات شورای سوم شهر اهواز را می توان از زوایای گوناگون مورد نقد و بررسی قرارداد . در اینجا سعی برآن است تحلیلی رفتاری از فعالین سیاسی بویژه نامزدهای  عرب در سه مقطع قبل از شروع رسمی تبلیغات ، مقطع رد صلاحیتها ی مجدد داشته باشیم .

قبل از شروع فعالیتهای رسمی انتخابات

در طول تاریخ جمهوری اسلامی و در تمام مقاطع انتخاباتهای این دوران همیشه فضای تبلیغات و فعالیت نیروهای سیاسی  و نامزدها و حامیان آنان جهت حضور در انتخابات بسیار پیش تر از زمان رسمی و اعلام شده و عملاً در حدود بیش از 6 ماه قبل از انتخابات جلسات ، رایزنی ها ، مشورتها وصف بندیها آغاز می گردند . در این دوره از انتخابات به دلیل حساسیت وضعیت و اینکه سه انتخابات همزمان در شهر اهواز برگزار می گردید همچنین تلاش برخی نیروها ی سیاسی عرب جهت برون رفت از وضعیت بحرانی سال پیش استان بحثهای انتخاباتی تقریباً از بهار امسال (1385) آرام آرام آغاز گردید. کاملاً روشن بود به علت حوادث سال گذشته استان ، امنیتی شدن فضای سیاسی استان و روی کار آمدن جناح اصول گرای در کشور کاندیداها و فعالان سیاسی عرب نه می توانستند مانند دوران اصلاحات به فعالیت و ارتباط مردمی با پایگاه اجتماعی خویش بپردازند و نه امکان نقد حاکمیت سیاسی و مسئولان اجرایی استان را مانند دوران اصلاحات داشتند. اکثر قریب به اتفاق کاندیداها با علم به اینکه هرگونه نقد و انتقاد از مسئولان جدید استان هزینه گزاف و یا حداقل رد صلاحیت را برای آنان به ارمغان دارد، محور گفتار سیاسی خویش را به چند موضوع کلی اختصاص دادند:

1- با حمله به جریان وفاق و نیروهای آن و بدون تفکیک قائل شدن بین نیروهای مخلص و بدون چشم داشت وفاق با نیروها و عناصر فرصت طلب و بند بازی که فقط به فکر پست و منصب و پیمانکاری بودند، سعی داشتند به مسئولان استان و مسئولین امر انتخابات پیام برسانند که با جریان وفاق مرز بندی دارند و از ابتدا تا الان منتقد وفاق و وفاقیون بوده اند. این منتقد ین تاکید می نمودند که از همان ابتدا به نیروها وفاق گوشزد می کردند که تند روی ننمایند زیرا عاقبت تندروی به اینجا

( متلاشی شدن حزب وفاق ) ختم خواهد شد. این تیپ کاندیداها و فعالین عرب زیر کانه شورا شهردوم و عناصر فرصت طلب و ناتوان آن را نماد حزب وفاق و نتیجه عملکرد آن حزب معرفی می کردند و چون این شورا را ضعیف ودر موقعیت متزلزل یافتند، فرصت را مناسب دیدند که با انتقاد از شورا دوم، حزب وفاق را که عملاً از بعد از پیروزی هیچ فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشت به باد حمله بگیرند تا شاید این انتقادات و هجمه ها شفاعتی برای آنان در روز تایید صلاحیتها باشد.

2- تمام کاندیداها البته مشخص نبود چه کسی از آنها قرار است کاندیدا شود- با اصرار بر شرکت در انتخابات بویژه انتخابات شوراها این انتخابات را به عنوان حاشیه ای امن برای محافظت از شر  اتهاماتی  که بعد از حوادث سال گذشته همه ی فعالان سیاسی اجتماعی فرهنگی عرب را شامل گردید، می دانستند جالب اینجاست که غالب این افراد هیچ گونه فعالیت سیاسی اجتماعی خاصی در دوران حیاتشان نداشتند. تا از عواقب آن هراسان باشند ولی بعدها معلوم شد که این افراد نه به دلایل سیاسی بلکه به دلیل کاندیدا شدن درانتخابات شوراها و یا انتخابات میان دروه ای مجلس هفتم این زمینه سازی را انجام می دادند.

3- بیشتر منتقدین جریان وفاق به دلیل آنکه  آگاه بودند که وفاق شاخص جریان روشنفکری سیاسی فرهنگی عربها بود و کاملا می دانستند که جریان وفاق و شورای شهر دوم را نمی توان دو روی یک سکه دانست ، برای اینکه به نوعی به ضدیت با جریان فکری فرهنگی عرب متهم نشوند وبرای جبران انتقاد بی پروا از حزب وفاق به دشمن سازی  در بین رقبا غیر عرب پرداختند و کسی بهتر از حمید زنگنه را نیافتند. هر چند زنگنه نماینده مجلس هفتم شهرستان اهواز- را نمی توان مبرا از مواضع ضد عربی دانست ولی برای تمام عرب ها و غیر عرب ها پوشیده نیست که حمایت بسیاری از همین فرصت طلبان ونان به نرخ روز خوران عرب بود که زنگنه را به مجلس هفتم فرستاد ، وقبل از آن نیز مشاور فعلی فرهنگی شهرداری اهواز- یکی از پدر خوانده های حزب وفاق حکم فعلی خویش را از همین آقای زنگنه در زمان ریاست وی بر شهرداری اهواز دریافت کرده بود ؛ همچنین برای همه اظهر من الشمس است که حمید زنگنه پیمانکاری است که به دلیل منافع مادی و اقتصادی خودش و برای محکم کردن موقعیت آینده اش به مخالفت با عربها می پردازد و گرنه زنگنه تا قبل از اینکه با رانت برخی برندگان شورای سوم اهواز که در شورای اول اکثریت را داشتند به شهرداری نائل نمی شد، هرگز چهره ای معروفی نبود. در واقع زنگنه نان مخالفت با عربها را می خورد و از این طریق است که بر سر زبانها افتاده و نه چیز دیگر.

هدف منتقدین زنگنه به نوعی تعادل برقرار کردن بین نقد از وفاق شاخص عربها و زنگنه شاخص غیر عربها بود تا با این روش هم بین فارسها متهم به فارس ستیزی نشوند و هم بین عربها متهم به عدول از مطالبات قانونی قومیتها نگردند . گزینه زنگنه برای انتقاد به دقت انتخاب شده بود چون به نوعی اکثر نیرو های سیاسی استان و حتی حامیان اولیه زنگنه امروز منتقد شدید عملکرد بسیار ضعیف وی در مجلس هفتم هستند ، لذا انتقاد از وی هزینه زیادی نداشت و چه بسا مورد تشویق برخی از نیروهای سیاسی غیر عرب نیز واقع می گردید .

مقطع رد صلاحیت ها

در این مقطع نیروهایی که با اشتیاق فراوان برای شرکت در انتخابات ثبت نام کردند و از برنده شدنشان در انتخابات کاملاً مطمئن بودند و مردم را به شرکت وسیع در انتخابات  دعوت می نمودند بعد از رد صلاحیت گسترده نامزدهای عرب شرکت کننده در انتخابات شوراها دچار شک وتردید گردیدند . این کاندیداها در یک گردش 180 درجه ای شرکت در انتخابات را خیانت به تمام آرمانهای بشریت پنداشتند. و عربهای حامی شرکت در انتخابات را خائن به اصول و اهداف مردم عرب به شمار آوردند . به قول آنان ، هیئت نظارت بر انتخابات استان تمام  نیروها و فعالان سیاسی راستین عرب که مواضع شفاف دارند را رد صلاحیت کرده است و تنها نیروهایی که با هما هنگی و حمایت هیئت نظارت وارد انتخابات شده اند. و عملاً فعال سیاسی اجتماعی نیستند در صحنه باقی ماند ند.

در این فضا به قول رد صلاحیت شده ها این تنها فرصت طلبان هستند که چه به عنوان نامزد انتخابات و چه به عنوان رای دهنده  می خواهند از خلاء ایجاد شده بهره برداری نموده و در انتخابات شرکت نمایند. بیشتر رد صلاحیت شدگان برگه رد صلاحیت خویش را مدال شرف بر سینه خویش تلقی نمودند و آن را افتخاری بزرگ و به تعبیر خودشان عین صلاحیت خویش به شمار می آوردند . البته ناگفته نماند که همین افراد نسبت به رد صلاحیت خویش اعتراض ، و عریضه نوشتند و به بهانه اینکه در ادارات دولتی مشغول به کار هستند  ، می خواهند مشکل قانونی که احتمالا ً این رد صلاحیت افتخار آفرین برای کارو زندگی شان در آینده ایجاد می کند برطرف شود، و به قول خودشان این اعتراض هرگز به مثابه شرکت آینده آنان در انتخابات به فرض اعطای مجدد صلاحیت نخواهد بود.

بعد از اعطای صلاحیت مجدد

در این مقطع دوباره کاندیداهایی که صلاحیت مجدد گرفتند برخلاف صحبتها و تحلیل های یکی دو روز قبل خویش به تبلیغ جهت شرکت گسترده مردم عرب در انتخابات شوراها پرداختند. شرکت درانتخابات این بار بعد از صلاحیت های مجدد واجب ملی و شهروندی تلقی گردید و حضور عربها در انتخابات نشانگر آگاهی و هوش و ذوکات آنان تلقی شد. نامزدهای صلاحیت مجدد گرفته در یک چرخش مجدد علاوه بر دعوت مردم به شرکت در انتخابات و برخلاف  وعده خویش مبنی بر عدم شرکت به عنوان نامزد ، خود را شانسی مهم در انتخابات شوراها دانسته و حتی برخی از آنان به چانه زنی برای ریاست شورای شهر پرداختند. نکته مهم و اساسی که بیشتر نامزدهای صلاحیت مجدد گرفته بر آن تاکید می کردند آن بود که به دلیل نبود فضای باز برای فعالیت سیاسی و نبود ابزارهای یک فعالیت سیاسی حداقلی ، انتخابات برای عربها نقشی مضاعف بازی می کند و به نوعی انتخابات شوراها که یک انتخابات محلی است  هم صحنه اظهار هویت قومی عربها است و هم می تواند از طرفی دیگر نسبت جمعیت عربها را در شهر اهواز نشان بدهد. از دید این نامزدها و به بهانه حضورشان ،انتخابات  شوراها علاوه بر اینکه یک روند سیاسی اجتماعی می باشد، یک بعد هویتی برای فرد و جامعه عرب پیدا کرده است . با این تحلیل آنها اهمیت انتخابات را به اندازۀ مرگ وزندگی و بودونبود عربها ارتقا دادند بدون آنکه به تبعات این بزرگ نمایی پی برده باشند.

نتیجه

بررسی روند گفتاری و رفتاری نامزدهای عرب انتخابات شورای شهر سوم اهواز نسبت به صلاحیتها و رد صلاحیتها و اعطای مجدد صلاحیتها متاسفانه یک حرکت غیر منطقی را نشان می دهد که نشانگر فضای ذهنی و روانی و عکس العمل این کاندید اها به برخی پارامتر های انتخابات در کشور می باشد. به نظر می آید مسئولان امر انتخابات استان بویژه شهر اهواز با آشنایی از عکس العمل کاندیداها و آگاهی از نوع رفتار آنان به راحتی فضای انتخابات در شهر اهواز را کنترل وبه آنجایی که می خواستند هدایت نمودند .

کاندیدای عرب نیز در یک فاصله زمانی شش هفت ماهه تا روز انتخابات چنان دچار تناقضات گفتاری و رفتاری شدند و چنان در فاصله مثلاً رد صلاحیت و صلاحیت مجدد خویش مواضع قبلی خود را نقض کردند که رای دهندۀ عرب حیران بین شرکت و عدم شرکت در انتخابات نمی دانست در فاصله این یک هفته ده روز چه اتفاقی افتاده که این چنین نامزدها چرخشهای 180 درجه ای از خود نشان می دهند .

تنها تفسیر برای این حرکت سینوسی کاندیدای عرب شورای سوم شهر اهواز می تواند آن باشد که آنان بدون موقعیت سنجی و تحلیل از مرحله حال حاضر و پیش روی جامعه عرب به دلیل کاملاً شخصی و نه دلایل عینی سیاسی اجتماعی ، نامزد انتخابات شده اند. و به انتخابات شورا شهر نه به عنوان مجالی برای خدمت و آگاهی دادن به مردم و عمران و توسعه شهر، بلکه به عنوان فرصتی اقتصادی و یا کسب یک پست جهت تثبت موقعیت اجتماعی خودشان می نگریستند . به همین دلیل است که برخی به شکل خانوادگی ( زن وشوهر و یا بردار و خواهر و پسر عمو) ثبت نام نمودند و برخی دیگر چون عملکرد مافیایی و عشیره ای آنان در شورای شهر دوم بسیار نورانی و پر برکت بود و نمی خواستند شهر از خدمات و توانایی های آنان محروم شود مانند دوی امدادی سعی کردند امانت را به عروسان فامیل نزدیک خویش بسپارند تا اینان اینبار سکاندار سفینه نجات مردم عرب شوند .

پنج شنبه 30/9/85

   ساعت 30/20بامداد


    نظرات دیگران ( )
   1   2   3      >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • به مژگان سیه کردی ، هزاران رخنه در دینم...
    الا ای طوطی گویای اسرار....
    اولین نوشته

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •